من اینجام ....

دلنوشته های یک دختر 19 ساله

من اینجام ....

دلنوشته های یک دختر 19 ساله

ده راه ساده برای بهبود کسب و کار کوچک شما

ده راه ساده برای بهبود کسب و کار کوچک شما

بهبود مستمر و متداوم برای افزایش موفقیت و پایداری بیشتر کسب و کار عامل بسیار مهمی است. چیزهایی نظیر نظارت مداوم و دقیق بر جریان نقدینگی و یا استفاده از رسانه های اجتماعی برای معرفی محصولات و خدمات می تواند به رشد و بهبود کسب و کار شما کمک کند تا بتوانید از این طریق بیشترین سود را به دست آورید. 

۱. حساب مالی خود را بررسی کنید.

تعداد کمی از کسب و کارهای کوچک هستند که ایده های دقیق روزانه، هفتگی و یا ماهانه دارند و یا با خبر از روند گردش های مالی در کسب و کار خود می شوند. بسیار مهم و ضروری است که شما در زمان لازم و مورد نیاز صرفه جویی در جریان نقدینگی خود داشته باشید. اگر شما برای این مسئله مهارت لازم را ندارید مناسب است که یک حسابدار استخدام کنید و خود نیز در کنار او به بررسی جریان نقدینگی کسب و کار بپردازید. راه های بهبود کسب و کار میتواند در ارتقا و بهبود سازمان بصورت یکپارچه اصولی و عالی عمل کند.

 

۲. اهداف را مشخص کنید. 

مشخص کردن اهداف و مقاصد یک بخش مهم و ضروری از موفقیت کسب و کار شما می تواند باشد. از اهداف به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی دقیق استفاده کنید تا از این طریق اطمینان پیدا کنید که در کسب و کار کوچک خود رو به جلو حرکت می کنید. به عنوان مثال، سعی کنید ترافیک را در وب سایت و یا وبلاگ خود را بالا ببرید تا از این طریق بتوانید فروش را افزایش داده و مشتریان را به مشتریانی وفادار تبدیل کنید. 

۳. از بازاریابی با تاثیر بسیار بالا استفاده کنید.

هدردادن پول در بازاریابی که بی تاثیر است بسیار آسان است. به دنبال استراتژی های کم هزینه اما با تاثیر بسیار بالا برای بهبود کسب و کار خود باشید. قبل از اضافه کردن استراتژی بازاریابی به ترکیب بازاریابی خود، یک تا دو مورد استراتژی را مورد آزمایش وامتحان قرار دهید تا بتوانید به بهترین شکل انتخاب کنید. شبکه های اجتماعی یک روش بسیار ارزان و کم هزینه برای بالا بردن سطح کسب و کار شما هستند. لینکدین، فیس بوک، توییتر و اینستاگرام بهترین شبکه های اجتماعی برای معرفی کسب و کار شما می توانند باشند. راه های بهبود کسب و کار میتواند در ارتقا و بهبود سازمان بصورت یکپارچه اصولی و عالی عمل کند.

۴. توسط یک کسب و کار قدرتمند معرفی شوید.

معرفی شدن توسط یک کسب وکار قدرتمند می تواند به بهبود عملکرد کسب و کار کوچک شما کمک کنید. با یادگیری موارد ضروری در معرفی کسب و کار خود به یاد ماندنی شوید. در معرفی کسب و کار اطلاعات بیش از نیاز به مخاطبان ندهید و همه موارد را به صورت مرتبط به یکدیگر نگه دارید. 

کسب و کار قدرتمند
کسب و کار قدرتمند

۵. بر روند کار نظارت داشته باشید.

هیچ کسب و کاری در فضای بسته به درستی به نتیجه نمی رسد. رویداد ها و تغییرات جهانی بر کسب و کار شما تاثیرگذارند. به مسائل و جریاناتی که در حوزه کاری و جامعه شما در حال رخ دادن هستند توجه کنید.


۶. مهارت های فروش خود را افزایش دهید. 

یک منطقه با مراجعه بالای مشتریان می تواند باعث بهبود عمکرد فروش کسب و کار شود. چه شما یک نفر و یا مدیر یک تیم فروش بزرگ باشید باید بر بهبود فروش تمرکز کنید. برای شروع ماموریت کسب و کار خود را مشخص کنید. هنگامی که مشخص می شود که شما در یک منطقه برتری دارید، نیاز افراد نیز درآن منطقه مشخص می شود و شما می توانید حس و هدف بیشتری برای فروش محصول و خدمات خود داشته باشید. 


۷. پیدا کردن بهترین روش ها.

شفاف نگه داشتن همه چیز یک پایه مهم و اساسی است. این به این معنی است که دیوارها را از بین ببرید و به طور موثر ارتباط برقرار کنید، تست کنید، نظارت کنید، و بر روی فرآیندهای خود تایید کنید تا همه چیز به آرامی پیش برود. مثال دیگر، مستند سازی فرآیند ها برای جلوگیری از هرگونه سوء استفاده است.   

۸. به کارکنان انگیزه بدهید.

کارکنان با استعداد و انگیزه می توانند پیشرفت های بزرگی در کسب وکار ایجاد کنند. متوجه شوید که چه چیزی و یا چه مسائلی می تواند کارمندان شما را به بالاترین سطح عملکرد تحریک کند.

۹. محدودیت های خود را بشناسید.

صاحبین کسب و کارهای موفق دید روشنی از محدودیت های خود دارند. با شناخت دقیق شخصیت خود می توانید منابع خود را مدیریت کنید و زمینه های ضعف خود را پیدا و به آن ها کمک کنید. این یکی از دلایل اصلی موفقیت است. 


۱۰. استراحت کنید.

راه اندازی یک کسب وکار کوچک کاری سختی است. گاهی بهترین روش برای بهبود کسب و کار و بازگرداندن شورو شوق دوباره این است که به تعطیلات بروید و کمی استراحت کنید. ارزش پنهانی خرج کردن کمی از زمان بیرون از کسب و کار خود را دست کم نگیرید. 

منبع:

https://virgool.io/@dunro/%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%B3%D8%A8-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9-%D8%B4%D9%85%D8%A7-phzl0j6vvioo

بهبود سازمانی: مفاهیم، اهداف و چالش های پیاده سازی

چکیده:

تحولات تکنولوژیکی، شتاب فزاینده علم و دانش و ارتقای انتظارات و ارزشهای فکری محیط پیرامون و به طور کلی نمونه هایی از این تغییرات و نیروی وارده برپیکرة سازمانها، مدیر امروزی را ناگزیر می‌کند برای حفظ حیات سازمان، خود و استراتژی ها و خط مشی های خود را با تغییرات منطبق نموده و همگام با آنها در مسیر بهبود حرکت کند.

بهبود سازمانی به عنوان یکی از ابزارهای کاربردی برای برنامه‌های استراتژیک و تغییرات بنیادی در سازمان محسوب می شود. اگر نیاز به تغییر احساس نشود و مدیر عالی سازمان به ایجاد تغییر باور نداشته باشد،‌ ترویج ارزشها و الگوهای رفتاری جدید به منظور بهبود سازمانی، تقریباً غیرممکن می شود. بهبود سازمان، یکی از ارکان مدیریت و سازماندهی بیزینس در سطح والاست.

در این مقاله مروری خواهیم داشت بر مفاهیم "بهبود سازمانی" و حداقل انتظارات ناشی از تحقق این مقوله در یک سازمان. و بدین ترتیب با اهداف و روش های بهبود سازمانی آشنا خواهیم شد . در بخش انتهایی مقاله نیز نمونه هایی از کاربرد این مفهوم مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

واژه های کلیدی:  بهبود سازمانی، مدیریت استراتژیک، تغییر، عملکرد سازمانی



مقدمه:

‌تغییرات‌ در سازمان‌ بایستی‌ با درنظر گرفتن‌ آینده‌ آن‌ صنعت‌ انجام‌ شود. چه‌ تصویری‌ برای‌ ده‌ سال‌ آینده‌ شرکت‌ به‌ تصویر کشیده‌ایم، چه‌ باید بکنیم‌ که‌ مطمئن‌ شویم‌ این‌ صنعت‌ حداکثر مزایا را برای‌ ما ایجاد کرده‌ است، چه‌ مهارتها و توانایی‌ باید انجام‌ شود تا بتوانیم‌ در آینده‌ سهم‌ بیشتری‌ داشته‌ باشیم، چگونه‌ بایستی‌ فرصتهایی‌ را سازماندهی‌ کنیم‌ که‌ ممکن‌ است‌ در مرزهای‌ امروزی‌ سازمان‌ نباشند.

‌از آنجا که‌ همه‌ مدیران‌ به‌ یک‌ نظر مشترک‌ درباره‌ آینده‌ دست‌ پیدا نمی‌کنند، از وظایف‌ مدیر ارشد، توسعه‌ فرایندی‌ است‌ که‌ کلیه‌ اندیشه‌ها را همسو کند. فهم‌ درست‌ از تغییرات‌ آینده‌ و تمرکز بر آن‌ و کشف‌ فرصتهای‌ جدید آتی‌ در انحصار گروه‌ خاصی‌ نیست؛ همه‌ افراد در همه‌ سطوح‌ سازمانی‌ می‌توانند در خلق‌ آینده‌ همکاری‌ کنند.

 ‌توسعه‌ نگرش‌ نسبت‌ به‌ آینده‌ باید استمرار داشته‌ باشد نه‌ مقطعی. متاسفانه‌ بسیاری‌ از شرکتها نیاز به‌ تجدید استراتژی‌ و خلاقیت‌ در صنایع‌ را فقط‌ در آغاز افول‌ سازمانی‌ حس‌ می‌کنند. برای‌ حرکت‌ در بالای‌ منحنی‌ رقابت‌ بایستی‌ فرصت‌ انقلاب‌ بدون‌ خونریزی‌ برای‌ خود ایجاد کنیم. مدیران‌ ارشد بایستی‌ دریابند که‌ بایستی‌ بر فرصتهای‌ آتی‌ تمرکز واقعی‌ پیدا کنند تا بتوانند در آینده‌ رقابت‌ کنند

هر شرکتی‌ که‌ به‌ سوی‌ آینده‌ حرکت‌ می‌کند و بقای‌ آینده‌ از اهداف‌ اوست‌ بایستی‌ به‌ ساختارش، ارزشها و مهارتهایی‌ که‌ با واقعیت‌ آینده‌ وفق‌ داشته‌ باشد، بیفزاید و ساختارش‌ را با شرایط‌ صنعت‌ وفق‌ دهد. چنین‌ اختلافاتی‌ بین‌ تغییرات‌ صنعتی‌ و تغییرات‌ سازمانی‌ تغییرات‌ لازم‌ و تحولات‌ مورد نظر برای‌ سازمان‌ را مشخص‌ می‌کند. تحولات‌ به‌ عنوان‌ مثال‌ می‌تواند به‌ شکل‌ کوچک‌ کردن‌ سازمان، کم‌کردن‌ مخارج‌ کل، قدرت‌ بخشیدن‌ به‌ پرسنل، طراحی‌ مجدد فرایندها و. . . در سازمان‌ انجام‌ شود.

با وجودی‌ که‌ در گذشته‌ با روشی‌ استقراگونه‌ تاحدودی‌ می‌شد آینده‌ را پیش‌بینی‌ کرد (زیرا محیط‌ مانند امروز پیچیده‌ و متغیر نبود) سازمانهایی‌ که‌ فراتر از زمان‌ خود حرکت‌ کردند و برنامه‌ریزی‌های‌ آینده‌ را امروز مدنظر قرار داده‌ و برای‌ آن‌ سرمایه‌گذاری‌ کردند به‌ موفقیتهای‌ چشمگیری‌ دست‌ یافتند. اهمیت‌ آینده‌ با توجه‌ به‌ اینکه‌ ثبات‌ به‌ معنای‌ رکود در دنیای‌ پرتحول‌ امروزه‌ است‌ بایستی‌ برای‌ همگان‌ و برای‌ همه‌ سازمانهایی‌ که‌ مایل‌ به‌ بقای‌ طولانی‌ مدت‌ هستند، مطرح‌ شود.

‌مدیران‌ باید وقت‌ بیشتری‌ برای‌ ترسیم‌نمایی‌ از شرکت‌ در آینده‌ داشته‌ باشند. شرکت‌ باید حالتی‌ پویا و انعطاف‌پذیر داشته‌ باشد تا بتواند به‌ تغییرات‌ محیطی‌ پاسخ‌ دهد و به‌ سوی‌ آینده‌ و رقابت‌ در آن‌ حرکت‌ کند. ‌سازمان‌ باید فرهنگ‌ تغییرپذیری‌ را بپذیرد و افراد به‌ راحتی‌ از حالت‌ انجماد خارج‌ شوند. اگر استراتژی‌ و سیاستهای‌ جدیدی‌ قرار است‌ اجرا شود، سیاستهای‌ قبلی، کارکنان‌ و اجزا سازمانی‌ بایستی‌ تغییراتی‌ را متحمل‌ شوند. در چنین‌ سازمانی‌ رهبران‌ باید از وجود آمادگی‌ برای‌ این‌ تغییرات‌ اطمینان‌ حاصل‌ کنند. بیان‌ این‌ مطلب‌ از اجرای‌ آن‌ بسیار ساده‌تر است.

باید دانست‌ که‌ ارتباط‌ بین‌ انتخاب‌ استراتژی‌ و اجرا، یک‌ جریان‌ دوطرفه‌ و متقابل‌ است. پس‌ از مشخص‌ شدن‌ تغییرات‌ بایستی‌ برنامه‌ قابل‌ اجرا برای‌ آن‌ تدوین‌ کرد وگرنه‌ تحول‌ و تغییر و پویایی‌ در سازمان‌ در مرحله‌ شعار باقی‌ خواهدماند.


 مفاهیم بهبود سازمانی

بهبود سازمانی روشی برای بهبود عملکرد سازمان است که برپایه فرایند آموزش و تغییر ارزشها و نگرشهای کارکنان و اعضای سازمان قرار دارد. بهبود سازمانی در دهه 1970 به صورت رشته جداگانه ای در علوم رفتاری درآمد و هدف از آن ایجاد تغییر خاص در سازمان بود. با اینکه بهبود سازمانی در مرحله عمل، در جهت اصلاح یا بهبود عملکرد سازمان به اجرا در می آید، ولی بیشتر به مسئله بهبود رفاه و تأمین نیازهای کارکنان توجه دارد.

مقصود از بهبود سازمانی این است که بتوان نگرشها، ارزشها و باورهای کارکنان را تغییر داد به گونه ای که کارکنان بتوانند تغییرات فنی را درک نموده و آنها را به اجرا درآورند. معمولاً این اقدامات در قالب تجدید سازماندهی و طرح ریزی مجدد تشکیلات انجام می شود.

در دنیای کنونی نیروی کار به صورت فزاینده ای ناهمگون می شود و سازمانها پیوسته در حال تغییرند. با گذشت زمان با ایجاد تغییر به روش بهبود سازمانی می توان به واقعیتهای موجود در سازمان واکنش مناسب نشان داد. در زیر برخی از تعاریف بهبود سازمانی آمده است:

v      جونز: بهبود سازمانی عبارت است از یک‌سری تکنیکها و روشهایی که مدیران می‌توانند در برنامه تحقیق عملی خود بکار گیرند تا سازگاری را در سازمان خود افزایش دهند.

v      وارن بنیس:بهبود سازمانی پاسخی به تغییرات و نیز یک استراتژی تعلیماتی پیچیده به قصد تغییر باورها، ارزشها و ساختار سازمانها است؛ بنحوی که سازمان توان سازگاری با شرایط جدید، بازارهای تازه و تکنولوژی نو را بیابد و بتواند با مشکل تحولات سریع، خود را تطبیق دهد.

v      لیپیت: بهبود سازمانی فرآیندی است برای نواندیشی و ایجاد تحولات ضروری و یا رویارویی با اینگونه تحولات به‌نحوی که سازمان به سطحی که بتوان آنراسطح حیاتی نامید برسد و یا حالت زنده بودن خود را حفظ کند؛ به این معنی که قدرت سازگاری با شرایط جدید را داشته باشد و بتواند مسائل و مشکلات خود را حل کند؛ از تجارب خویش پند گرفته و بالاخره، به حد بالایی از بلوغ سازمانی دست یابد.

v      میلز: بهبود سازمانی را می توان یک کوشش برنامه‌ریزی شده و مستمر دانست که علوم رفتاری را برای بهبود سازمان از طریق روشهای درون‌نگری و خود‌بازشکافی بکار می برد.

v      مورهد/گریفن: فرایند تغییر و توسعه برنامه ریزی شده سازمان با استفاده از دانش علوم رفتاری.


  اهداف بهبود سازمانی عبارتند از:

1- به اهداف سازمانی عمق بخشیده و اهداف سازمان و کارکنان را در یک صف قرار می دهد.

2- استحکام بخشیدن به اعتماد، ارتباطات، همکاری و حمایت بین کارکنان در سازمان.

3- ایجاد رضایت شغلی و بالابردن شوق کار در کارکنان.

4- تکمیل قدرت رسمی با قدرت بر پایة دانش و مهارت فردی.

5- افزایش مسئو لیت فردی جهت برنامه ریزی و اجرا.

6- ایجاد شوق در افراد برای تغییر.

7- ایجاد فرهنگ سازمانی خاص که امکان تبادل تجربه و برخورد اندیشه را میان اعضای سازمان به دور از ملاحظه های سلسله مراتبی وهر گونه مانع سازمانی در جهت حل مشکلات سازمانی میسر نماید.

8- ایجاد محیطی که در آن اختیار مربوط به نقش های رسمی یا اختیارات رسمی به وسیله اختیارات بر پایه دانش و مهارت افزوده شود.

9- تفو یض مسئولیت تصمیم گیری به کسانی که بیشترین آگاهی را درباره چگونگی رفع مشکلات دارند.

10- کاهش میزان رقابتهای مضر و ناسالم و تفهیم این نکته که از طریق همکاری، منافع فردی و گروهی قابل حصول است.

11- افزایش حس تعلق و وفاداری نسبت به سازمان و اهداف آن در میان کارکنان.

12-حرکت به طرف سبک رهبری مشارکتی و همکاری متقابل در سازمان.

13-حذف درگیری میان گروههای متداخل.

14-بالا بردن انگیزش کارکنان در کلیه سطوح سازمان.

15-افزایش توان عکس العمل سریع در برابر تغییرات.


 در یک سیستم مدیریت عملکرد، کارگزاران تغییر راهبردی، مسئولیتها و وظایف را در برنامه های بهبود سازمانی تعریف و تقسیم و سپس عملکرد همه کارکنان را برای تغییردر اعمالشان تلفیق و ترکیب می کنند. تغییر تحول‌گرا زمانی اتفاق می افتد که هر شاغلی نیازهای سازمانی را بداند و از مسئولیت‌هایش آگاه باشد که عملکردش چقدر ارزیابی شده و به عملکرد او چقدر نظارت خواهد شد و همچنین مجموعه اهداف، از پیش تعیین شده باشد. در سطح سازمانی، بهبود عملکرد وقتی رخ می دهد که مدیریت با تمام قوا و نیروی کارآمد با آموزشهای لازم و شالوده فنی به حمایت پیشتازان تغییر سازمانی بپردازد. از دیدگاه فلکینز و همکارانش (1992) برای تغییر سازمانی راهبردی، تعیین برنامه‌های دقیق، آموزش، تکنولوژی مناسب و ایجاد انگیزه برای هر موقعیت موردنیاز است.

نمودار زیر نشان می دهد که مفهوم بهبود سازمانی چگونه در طول زمان تغییر کرده است؛ به طوری که در حال حاضر به عنوان ابزاری برای "تغییرات راهبردی" قلمداد می شود.

 The Five Stems of OD Practice

از یک سو، عملکرد فردی و سازمانی کارکنان بستر فرایند تغییر را فراهم می آورد و از سوی دیگر چشم اندازها و استراتژی های سازمان در برای انجام این فرایند نقش هدایتگری و جهت دهی را ایفا می کند. بنابراین نقش OD در این الگو کلیدی خواهد بود؛ چراکه از یک سو با تأثیرگذاری بر عملکرد کارکنان می تواند زیرساخت مناسب برای انجام فرایند تغییر را فراهم آورد و از سوی دیگر با انجام تغییر راهبردی در سازمان، موجب تحقق استراتژی ها و چشم اندازهای آن شود.

به طور کلی، بهبود سازمانی:

• شامل استراتژی، ساختار و فرایندهای تمام سازمان است.

• در ماهیت خود، یک ابزار رفتاری است.

• باعث ایجاد و تقویت "تغییر" می شود.

• بر فرایند تغییر متمرکز می شود، نه بر طرح اولیه آن.

• عملکرد سازمان را بهبود می دهد.


تکنیکهای بهبود سازمانی:‌ ایجاد تغییر به روش بهبود سازمانی

منظورازتغییردرسازمان عبارت است ازفرآیندتحول ودگرگونی که رفتارها،ساختارها،خط مشی ها،منظورها،ویابرون داده هائی که درپاره ای ازواحدهای سازمان رخ می دهد.ازاین روتغییرعبارت ازبکاربستن یک ابداع یانوآوری درسازمان است(جواهری،1379: 143).

تحول سازمانی که راه رسیدن به بهبود سازمانی است، فرآیندی برنامه ریزی شده واصولی(نظامند)است که بابهره گیری از ارزشها و اصول علم رفتاری کاربردی درسازمانها، درپی افزایش اثربخشی فردی و سازمانی است. تحول سازمان از سازمانها و همچنین افرادی که درون سازمانها هستند و چگونگی کارکرد آنها بحث می کند. همین طور در زمینه تغییرات برنامه ریزی شده ای که منجر به ترغیب افراد، گروهها و سازمانها به کارکردی بهتر می شود، سخن به میان می آورد. نتیجه علوم رفتاری/اجتماعی، تحول سازمانی است، که برای بهبود سازگاری و تطبیق بین افراد و سازمان، بین سازمان و محیطش و میان عناصر و اجزای سازمانی نظیر استراتژی، ساختار و فرآیندها، رهنمودهائی ارائه می دهد. تحول سازمانی فرآیندی است که توجه خود رابه فرهنگ، فرآیندها و ساختار مورد استفاده یک سیستم جامع معطوف می دارد. موضوع مهم واصلی درتحول سازمانی، بهبود و اثربخشی سازمانی ازطریق تحول در فرآیندهای سازمانی است. هرچه ساختار سازمانی، مشوق نوآوری و ابداع و خلاقیت باشد، زمینه مساعدتری برای ایجاد تغییر و تحول سازمانی فراهم می آید. تحول سازمانی فعالیت یا تلاشی است برنامه ریزی شده در سراسر سازمان که به وسیله مدیریت عالی سازمان اداره شده و اثربخشی سازمانی و سلامت سازمانی را از طریق برنامه های تغییر برنامه ریزی شده در فرآیندهای سازمان، بااستفاده از علوم رفتاری افزایش می دهد(بک هارد،1969). اهداف تحول سازمانی عبارتند از

:الف)افزایش سازگاری بین ساختار، فرآیندها، استراتژی، افراد و فرهنگ سازمانی،

ب)ایجاد و توسعه راه حل های نو و خلاقانه در سازمان

ج)توسعه توانائی سازی خویشتن در سازمان(بیر،1980).

منظور از تحول سازمانی افزایش و بهبود عملکرد و اثربخشی فردی و سازمانی می باشد(پوراس ورابرتسون،1992).تحول سازمانی عبارت از کاربرد سیستمی همه جانبه دانش علوم رفتاری برای بهبود برنامه ریزی شده و تقویت استراتژی ها، ساختارها و فرآیندهای سازمانی درجهت ارتقاء اثربخشی سازمانی است(کامینگروورلی،1993). همه صاحب نظران توافق دارندکه تحول سازمانی رشته ای است  ازعلوم رفتاری کاربردی که برای تغییر برنامه ریزی شده مورد استفاده قرارمی گیرد. همین طور، آنهامتفق القولند که هدف و محور تغییر، کل سازمان یا سیستم است. هدف تحول سازمانی، اثربخشی سازمانی و بهسازی فردی است(فرنچ وبل،1379: 29).


تکنیکهای OD برای غلبه بر مقاومت در برابر تغییر:

آموزش و ارتباطات: آگاهی دادن به کارکنان در مورد نحوه تغییر و اینکه چگونه آنها تحت تأثیر آن قرار خواهند گرفت. ارتباطات یک ابزار موثر برای ایجاد انگیزه مابین کارکنان و چیره شدن بر مقاومتها در برابر تغییر است. ارتباطات موثر، از ابتدای برنامه اجرای تغییر مورد نیاز است.

 مشارکت دادن و توانمندسازی: کارکنان باید در فرایند تغییر دخیل شوند تا خود آنها با انگیزه کافی آن را دنبال نمایند.

تسهیل فرایند: کمک به کارکنان در مسیر تغییر. این مورد معمولاً توسط افرادی از خارج تیم یا سازمان انجام می شود.

مذاکره و چانه زنی: بحث و گفتگو با کارکنان در مورد اهداف و چگونگی تغییر به منظور متقاعد نمودن آنها به تغییر.

دستکاری نمودن: تغییر دادن برخی از موقعیتها به منظور ساده سازی فرایند تغییر.

 اجبار: اجبار نمودن کارکنانی که تاکنون موافق تغییر نشده اند، به اینکه آن را بپذیرند و با آن همراهی کنند.


 تکنیکهای OD برای ارتقای فرایند تغییر

 · رایزنی: کمک به کارکنان به منظور اینکه دریابند درک آنها از موقعیت فعلی ممکن است اشتباه باشد.

· آموزش حساسیت: مشاوره‌ای جدی که در آن اعضای تیمی که با یک تسهیل کننده فرایند تغییر همکاری می کنند، بیاموزند که چگونه با دیگران به طور حساس تری برخورد کنند. به عبارت دیگر حساسیت افراد به نوع درک دیگران از آنها افزایش یابد.

 · مشاورة فرایند: یک تسهیل کننده در ارتباط نزدیک با یک مدیر قرار می‌گیرد تا او را در بهبود تعامل با دیگر اعضای گروه یاری دهد.

 · تشکیل تیم: تشکیل گروههای کاری و تخصصی برای بحث پیرامون اهداف،‌ فرایند تصمیم‌گیری، ارتباطات،‌ تعارضها، تضادها وغیره و ارائه راه حل. به این منظور یک تسهیل کننده با مشاهده روابط میان اعضای گروه، آنها را در بهبود این روابط کمک می کند.

 · آموزش فعالیتهای بین‌گروهی: تعریف یکسری فعالیتهای بین گروهی برای ایجاد هماهنگی بین گروههای مختلف در بخشهای گوناگون و بهبود تعامل آنها با یکدیگر.

 · بازتاب سازمانی: یک تسهیل کننده به دو گروهی که با یکدیگر مرتبطند کمک می کند تا ادراکات و روابط خود را در مسیر بهبود همکاری با یکدیگر گسترش دهند.

 · نشستها و گردهمایی‌ها: تشکیل گردهمایی سازمانی میان مدیران به منظور ارائه اهداف بلندمدت و نتیجه مورد انتظار از فرایند تغییر، ایجاد فرهنگی تازه و تلقین ارزشهای جدید.

 · بازخور نمودن نتایج: پی بردن به نگرش کارکنان و سپس طرح برنامه هایی برای تغییر در سازمان از طریق جمع آوری نظرات کارکنان در مورد نگرش،‌ عملکرد، رفتار رهبر، جو حاکم بر سازمان و کیفیت روابط کاری.


 چالشهای پیاده سازی بهبود سازمانی

 متناسب با هر یک از اهداف بهبود سازمانی که در بخش اول بدانها اشاره شد، در پیاده سازی این مقوله نیز با چالشهای متناظری روبرو خواهیم بود:


 1. چالشها و عوامل بازدارنده کار گروهی

 مستندات علمی و عملی نشان می‌دهند که میزان موفقیت و حصول اطمینان از انجام شدن ومؤثر بودن یک اقدام، موقعی مؤثر خواهد بود که فرایند تحقق آن اقدام از لحظه تصمیم تا لحظة عملی شدن، با مشارکت و توافق جمعی صورت گیرد. مقوله‌ای که مدیریت ژاپنی بیش از هر مقوله دیگر به آن پرداخته و زمینه سازیهای فراوانی در این خصوص انجام داده، اهتمام ورزیدن به تشکیل گروههای کار بوده است؛ این موضوع با تشکیل حلقه های QC و همچنین هسته های نظارت بر کیفیت در سازمانهای ژاپنی تحقق پیدا کرده است.

هنگام پیاده سازی بهبود سازمانی، فقدان تیمهای کاری فعال و بعضاً عدم کسب موفقیت و ناکام ماندن فعالیتهای گروه کاری چالشی است که در وهله اول، با آن مواجهیم. علت این ناکامی در موارد زیر است:

o عدم زمینه‌سازی وفرهنگ‌سازی مناسب پیرامون مقوله کارگروهی در بخشهای مختلف ازسوی مدیران ارشد.

o عدم فقدان رهبری کار آمد در هدایت گروههای کاری.

o فقدان نظام انگیزشی مناسب.

متاسفانه بسیاری از شرکتها در قبال تشکیل جلسات و فعالیت گروههای کاری هیچگونه حق‌الزحمه‌ای را به اعضا پرداخت نمی‌کنند. درحالیکه در موارد متعددی از جمله بودجه، بستن صورتهای مالی وغیره که همگی جزء کارهای روتین و ثابت می باشند، پرداختهای قابل توجهی صورت می‌گیرد.

 راهکارها

o  زمینه سازی و فرهنگ سازی مناسب پیرامون کارگروهی توسط مدیران ارشد به‌گونه های مختلف از قبیل آموزش، تشکیل گروههای کاری در بخشهای مختلف شغلی، پیگیری مکرر مدیران عامل ومدیران ارشد در خصوص اخذ گزارش کار از گروههای کاری و ملزم کردن آنها به ارائة گزارش به صورت مستمر ومداوم.

o  پیاده سازی نظام انگیزشی مناسب.

o  در نظر گرفتن اعتباراتی در بودجه برای پرداخت به اعضای گروههای کاری.

o  انتخاب و تشویق گروههای کاری فعال.

o  حضور مدیر عامل و سایر مدیران ارشد در جلسات گروههای کاری و برقرارکردن ارتباط تنگاتنگ با آنها.

o  ارائة گزارش عملکرد توسط گروههای کاری در حضور مدیرعامل و برقراری مناسبات چهره به چهره.

o  هموارسازی انتقال نظرات و پیشنهادات گروههای کاری به مدیران ارشد وسعی در عملی ساختن آنها.

o  بدست گرفتن رهبری گروههای کاری توسط افرادی پیگیر، قاطع و افرادی که جاذبه شان بیش از دافعه شان باشد و همچنین انجام موارد ذیل ازسوی رهبر و رئیس گروه های کاری:

· توجیه اعضا در خصوص اهداف تشکیل گروه های کاری.

· اعلام برنامة کاری و دادن دستورکار جدید به گروه های کاری.

· فعال کردن و متعهد کردن کلیه افراد در فعالیت های تعریف شدة گروه.

· برقراری جلسات مستمر ومشترک با گروه های کاری.

· پیگیری مستمر و مداوم مصوبات گروه های کاری.


2 . چالشهای ایجاد فضایی که تعلق و وفاداری به حرفه و سازمان در روحیات افراد، چشمگیر باشد

ابراهام مازلو در مورد انگیزش انسان می‌گوید:

انسان ها موجوداتی هستند که دائماً خواهانند، همیشه می خواهند، و بیشتر می خواهند؛ اما آنچه می خواهند به آنچه فعلاً دارند بستگی دارد، به محض اینکه نیازی برآورده می شود یکی دیگرجای آنرا می گیرد، این فرآیند پایان‌پذیر نیست و از تولد تا مرگ ادامه دارد. بنابراین با وجود اینکه یک نیاز خاص ارضا می شود نیازها به‌طور کلی نمی‌توانند ارضا شوند. این مقدمه در واقع راهگشای مدیرانی است که درصددند روحیة تعلق و وفاداری به حرفه وسازمان را در پرسنل خود ایجاد وحفظ نمایند. به بیانی دیگر تعلق به حرفه و سازمان بازخوردی است که از ارضای نیازهای کارکنان حاصل شده، پس بایستی قبل از هرگونه اقدام نیاز کارمند خود را دریابیم و درجهت ارضای آن همت گماریم.

هرچند در شرکتهای خودروسازی به دلیل شرایط بسیار خوب حقوق و دستمزد، کمتر با چالش ترک سازمان مواجه هستیم، اما ذکر چالشها و راهکارها در این زمینه برای تکمیل بحث مناسب خواهد بود.

خارج شدن مدیران، کارشناسان و متخصصین از سازمان به خاطر تن دادن به پیشنهادهای بهتر از لحاظ اقتصادی، جذب شدن به بخشهای دیگر با جاذبه های کاری بهتر و جابجایی این دسته افراد از یک شرکت به شرکت دیگر به لحاظ برآورده نشدن در خواستهای خود در شرکتی که کار می کنند، همه چالش هایی است که در شرکتها ایجاد و مدیران عامل را با کمبود مدیر و کارشناس کارآمد و پیامدهای ناشی از آن مواجه می کند.

 راهکارها

o شناخت سلسله مراتب نیازهای کارمندان

o تدوین استراتژی های مناسب به منظور اینکه مدیران عامل در خصوص موارد ذیل تدابیر لازم را اتخاذ نمایند:

· فراهم کردن تمهیدات و امکانات لازم برای مدیران، کارشناسان و متخصصین کارآمد.

· ایجاد جاذبه های کاری مثل نظم و دیسیپلین دادن به محیط کار، فراهم کردن سفرهای سیاحتی و علمی وغیره.

· دریافت مجوز پرداختهای خارج از اشل های حقوقی به مدیران و کارشناسان کارآمد و کارآفرین.


3 . چالشهای ایجاد فضایی که فرایندهایش نه به صورت منفک بلکه در تعامل با یکدیگر باشند. بهبود سازمان، یکی از ارکان مدیریت و سازماندهی بیزینس در سطح والاست.

واژه "سیستم" امروزه در بسیاری از گفتارها، نوشته‌ها و سمینارهایی که پیرامون موضوعات مختلف بالاخص سازمان و مدیریت برگزار می‌شود مصطلح بوده و به عنوان یک واژه کمکی و مکمل از آن استفاده می شود.

سؤالی که مطرح می شود این است که مدیران و تعیین کنندگان استراتژی سازمانها تا چه حد در عمل توانسته اند مقوله سیستم ها را از جنبه تئوری خارج و جنبه عملی به آن ببخشند؟ و تا چه حد توانسته‌اند جایگاه و نقش واحدهای مختلف سازمان را به عنوان سیستمهای فرعی مشخص و درجه و همبستگی آنها را با هم تعیین نموده و در نهایت یک کل و یک سیستم به هم پیوسته را از مجموع آنها تشکیل دهند؟

چالش بزرگی که پیرامون مقوله سیستم، تعامل و تقابل در سازمانها وجود دارد این است که فعالیت های برنامه‌ریزی شده و یا خارج از برنامه معاونتها و مدیریتها اغلب اوقات به صورت متمرکز و منفعلانه انجام می شود و در واحدهای مختلف که جزئی از یک سیستم می‌باشند، نظام، همبستگی و ارتباط متقابل و پویایی بچشم نمی خورد و یا اگر هست به صورت جدی و خودکار عمل نمی کند. موارد ذیل دلایل این ناهنجاریها و عواملی است که مانع و بازدارنده بهبود سازمانی هستند:

·  نگاه مدیران به سازمان نگاه به یک کل نیست و نگاه به فعالیتهای مختلف نگاه فرایندی نیست. به بیانی دیگر برنامه‌ریزی‌های استراتژیک و عملیاتی شرکت مبتنی بر تفکرات بخشی‌نگر بوده و فارغ از تصور وجود ارتباطات متقابل بین بخشی به ارزیابی عملکرد پرداخته می شود.

·  علیرغم وجود تعریف مناسبی از فرآیند کلی شرکتها، تشخیص و درک مناسبی از زیرفرآیندها و همچنین منابع مورد نیاز آنها وجود ندارد.

·  در بعضی از شرکتها عناوین پستهای سازمانی و شرح وظایف بدون نگرش فرایندی و بدون توجه به ورودی‌ها و خروجی‌ها، بارز و مشخص است. درحالیکه هر یک از پستهای سازمانی دربرگیرنده دهها فرآیند بوده که از هیچکدام از آنها تعریف دقیق و روشنی موجود نیست.

 راهکار: مهندسی مجدد

درخصوص رسیدن به هدف مذکور بایستی شرکتها اقدام به مهندسی مجدد نموده و کلیه فعالیتهای مختلف در بخشهای مختلف شرکت را به‌عنوان یک فرایند در نظر گرفته و تعریف نمایند.

در واقع موقعی یک محصول با ویژگی‌هایی که مد نظرما است منطبق خواهد بود که فرایند تولید آن محصول تعریف و ورودیها ومواد اولیه مورد نیاز برای تحقق این محصول تعیین شود.


 4. چالشهای ایجاد فضایی که کارکنانش در آن تصمیم ساز باشند

سازمانی که کارکنانش دائماً در پی یافتن مشکلات و نارسائی ها هستند و برای مرتفع کردن آنها پیشنهادات مختلفی ارائه کرده و دائماً مدیران را با مسأله جدید و نهایتاً تصمیم گیری جدید مواجه می کنند و خلاصه اینکه کارکنانش تصمیم ساز هستند، سازمانی متحول و پویاست. برای ایجاد چنین تحول وپویایی، مدیران ارشد بایستی به اتخاذ راهکارهای مناسب پرداخته و کارکنان خود را در جهت تعمق و تأمل در مسائل و مشکلات، رهبری و هدایت نمایند.

عدم مطالعه، شناخت و بررسی چالشهای درون بخشی در شرکتها توسط کارکنان، چالشی است که ذیلاً به مواردی از علل آن اشاره شده است:

o عدم دستیابی به فرصتهای آزاد و مطلوب در بخشهای مختلف مدیریتی، کارشناسی و سایر بخشهای سرپرستی، به‌گونه‌ای که متصدیان این مشاغل قادر نیستند زمان زیادی را صرف شناخت مسائل مبتلابه واحد یا سازمان خود نموده و راهکارهای لازم را ارائه نمایند.

o عدم وجود سیستم پیشنهادات به‌گونه‌ای که نظرات و پیشنهادات مفید و سازنده به سطوح مدیریتی منتقل و جنبه عملی پیدا کند. همچنین مکانیزمی به منظور تشویق و ترغیب کسانی که ایده‌های تازه مطرح می کنند وجود ندارد.

 راهکارها

·  برقراری سیستم پیشنهادات ومکانیزمهای تشویق مادی و غیر مادی پرسنلی که بنحوی تصمیم ساز بوده و مدیران را درفرایند تصمیم گیری یاری نموده وآلترناتیوهای مفیدو متنوعی را در اختیار مدیر گذاشته‌اند.

·  افراد خلاق و ایده‌پرور از سوی مدیران ارشد شناسایی و حتی‌المقدور با کاهش حجم فعالیتهای اجرایی آنها، فرصت مطلوب و آزاد جهت مطالعه و تحقیق در اختیار آنان قرار گیرد.


5  . چالشهای ایجاد فضایی که مدیریت در هنگام برنامه‌ریزی، بازنگری سازمان و تصمیم‌گیری با اطلاعات دقیق، بهنگام، تحلیل شده و متناسب با موضوع مواجه باشد

بدیهی است چنانچه مدیری بخواهد امور مربوط به یک واحد یا یک سازمان را به نحو مؤثر برنامه‌ریزی کند و اطلاعات درستی از چگونگی پیشرفت فعالیتها و عملکرد سازمان خود داشته باشد، باید به اطلاعات دقیق، بهنگام، تحلیل شده و متناسب با موضوع اتکا کند. تصمیم‌گیری های کارساز و مؤثر مستلزم درک و فهم دقیق از مسأله، اطلاع از شرایط حاکم بر موضوع و آگاهی از شقوق و راه‌حلهای مختلف است. هر مقدار در اطلاعات پیرامون موضوع، این چهار ویژگی مذکور مستتر باشد تصمیم‌گیری جامع‌تر و دقیق‌تر خواهد بود. حذف یکی از این چهار ویژگی موجب کاهش و یا حذف یک یا چندی از شقوق خواهد شد و نهایتاً ضریب اطمینان تصمیم اخذ شده از بعد دقت کاهش پیدا خواهد کرد.

معهذا با رشد روزافزون وسعت و پیچیدگی سازمانها دیگر شایسته نیست اطلاعات در انحصار فرد یا افراد خاصی بوده و یا اینکه متکی بر اذهان کارکنان باشد. بلکه بایستی در جهت تغذیه اطلاعاتی مناسب و همچنین تسریع و تسهیل در امور تصمیم‌گیری، مدیران شبکه گسترده‌ای از نظامهای اطلاعات مدیریت را پایه‌ریزی نمایند.

بطور کلی در مورد آمار و اطلاعات در راستای چهار خصیصه ذکر شده، شرکتها با سه مشکل اساسی روبرو هستند:

o فقدان سیستم اطلاعات مدیریت: پیرامون مقوله سیستم اطلاعات مدیریت، کتب، مقالات و نشریات متعددی منتشر و سمینارهای زیادی در این خصوص تشکیل شده است. نکته‌ای که در اینجا حائز اهمیت است این است که در صنعت عظیم خودروسازی با حجم انبوهی از اطلاعات، باید جایگاه و نقش سیستم اطلاعات مدیریت بخوبی درک و ازاین ابزار بهره‌گیری لازم انجام شود. باید توجه داشت که تفاوت است میان سیستم اطلاعات مدیریت و بانک اطلاعاتی، چراکه بانک اطلاعاتی جزئی از سیستم اطلاعات مدیریت است. بنابراین جنبه "مدیریت" در این زمینه باید قوی باشد.

o  عدم تجزیه و تحلیل مناسب آمار و اطلاعات: آمار و اطلاعات موقعی مفید و کارساز خواهند بود که قابل درک بوده و بتوان حقایق و واقعیات را از درون آن استخراج و بر اساس آنها برنامه‌ریزی یا تصمیم‌گیری نمود. برنامه‌ریزی استراتژیک و عملیاتی دقیق در شرکتها و همچنین تصمیم‌گیری دقیق، جامع و بهنگام مبتنی است بر آمار و اطلاعات تحلیل‌شده به‌گونه‌ای که تصویر روشنی از عملکرد گذشته و برنامه‌های آتی را در اختیار مدیران قرار دهد. معضلی که به صورت موردی در شرکتها مشاهده می شود این است که کارشناسان آمار و یا تحلیلگران سیستم بدلیل ایجاد نکردن ظرفیت کار کارشناسی در خود و یا واحد خود، کمتر به کار کارشناسی و تحلیل سیستم اهتمام دارند.

O فقدان شاخصهای اطلاعاتی: آمار و اطلاعات دقیق و بهنگام و تحلیل شده در صورتی معنا و مفهوم پیدا می‌کند که در کنارش شاخص و معیار پیرامون موضوع، موجود باشد. ولی در برخی از شرکتها تعیین و تعریف شاخصها توسط مراجع زیربط انجام نشده و اگر هم شده بصورت دقیق و روشن در اختیار کارکنان قرار نگرفته است.

  راهکارها

 · برقراری سیستم اطلاعات مدیریت جامع به‌گونه‌ای که کلیه فعالیتها را دربرگرفته و آمار و اطلاعات بصورت لینک شده در اختیار مدیران قرار گیرد.

· ایجاد ظرفیتهای لازم در بخشهای کارشناسی به جهت اینکه وقت خود را مصروف تجزیه و تحلیل و فعالیتهای کارشناسی نمایند.

· پیش‌بینی یک پست تحت عنوان "کارشناس آمار و تحلیلگر سیستم" در تشکیلات کلی شرکتها و استفاده از فارغ‌التحصیلان رشته آمار یا صنایع در این بخش.

· تعریف شاخصهای عملیاتی در بخشهای مختلف سازمان.


منابع و مآخذ:

-احمدی، حسین، برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ و کاربرد آن، کانون‌ فرهنگی‌ انتشاراتی‌ سایه‌‌نما، چاپ‌ اول.

-ایران‌نژاد پاریزی، مهدی، سازمان ومدیریت: از تئوری تا عمل.

-توماس ج کامینگز و کریستوفر ج اورلی ، (1374)، توسعه سازمان و تحول، مترجم: عباس محمدزاده، چاپ اول، جلد دوم، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، ص 672.

-ریچارد ال. دفت، (1380)، تئوری و طراحی سازمان، ترجمه دکتر پارساییان و دکتر اعرابی، چاپ سوم.

-شیمون‌ ال. دولان و سالوادور گارسیا، مدیریت بر پایه ارزش‌ها در هزاره نوین، ترجمه وحید وحیدی‌مطلق و عقیل ملکـی‌فر.

-طالبیان، احمدرضا، (1380)، تغییرسازمانیِ راهبردی با نگرش نظام‌گرا، ماهنامه تدبیر، سازمان مدیریت صنعتی، سال دوازدهم، شماره 118، آذرماه.

-علی‌‌احمدی، علیرضا، ‌( 80-1379)، فرایند برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ صنعتی، مرکز انتشارات‌ دانشگاه‌ علم‌ و صنعت‌ ایران، سال.

-گری دسلر، (1381)، مدیریت منابع انسانی، ترجمه دکتر پارساییان و دکتر اعرابی،‌ چاپ دوم،.

 -گری‌ هامل‌ سی‌ کاپر هالد، رقابت‌ برای‌ آینده، هاروارد بیزینس‌ ریویو.

-ویلیام‌ اف‌ -کلوک، لارنس‌ آرجاچ، سیاست‌ بازرگانی‌ و مدیریت‌ استراتژیک، ترجمه‌ خلیلی‌ شورینی، سهراب، موسسه‌ انتشاراتی‌ یادواره‌ کتاب، چاپ‌ پنجم.

-      Gareth R. Jones، Organizational Theory، Design، and Change، 4th Edition، (2004)، chap. 10 & 11.

-      Steven H. Appelbaum، et. al. ،(1998) Strategic Organizational Change، Management Decision، Vol. 36، No. 5،.

منبع: 

https://skhiec.blogsky.com/1388/06/09/post-17/#:~:text=%D9%85%D9%82%D8%B5%D9%88%D8%AF%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%88%D8%AF%20%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D9%86,%D9%85%D8%AC%D8%AF%D8%AF%20%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85%20%D9%85%DB%8C%20%D8%B4%D9%88%D8%AF.

درباره مشاور کسب و کار بیاموزید

مشاور کسب و کار چیست؟

مشاور کسب و کار یک فرد یا یک تیم است که به سازمان‌ها در تحلیل و بهبود فرآیندها، استراتژی‌ها، عملکرد و کارکردهای سازمانی کمک می‌کند. این مشاوران تجربه و دانش خاصی در زمینه مدیریت، بازاریابی، مالی و سایر حوزه‌های مرتبط دارند و به عنوان مشاوران خارجی یا درونی در سازمان‌ها فعالیت می‌کنند. مشاوره کسب و کار، یکی از ارکان مدیریت و سازماندهی بیزینس در سطح والاست.

مشاور کسب و کار چه می کند؟

مشاور کسب و کار در برنامه ریزی، اجرا و آموزش کسب و کارها نقش دارد. آنها به طور مستقیم با صاحبان کسب و کار در توسعه یک طرح تجاری، شناسایی نیازهای بازاریابی و توسعه مهارت های لازم برای مالکیت کسب و کار کار می کنند. مسئولیت های اضافی عبارتند از:

  • کمک به شناسایی نیازهای بازاریابی و توسعه استراتژی برای افزایش آگاهی از برند و جذب مشتری
  • آموزش و ارائه منابع در زمینه فناوری اطلاعات، مقررات فروش و تجارت
  • شناسایی منابع مالی و درخواست وام برای تامین مالی کسب و کار
  • تدوین یک طرح کسب و کار استراتژیک با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت کسب و کار
  • بررسی حسابداری و بودجه و ارائه توصیه هایی برای بهبود
  • ایجاد شیوه های استخدام و آموزش برای جذب نامزدهای واجد شرایط

مرتبط: معرفی ۴۲ ایده‌ی جذاب کسب و کار صنعتی، تولیدی و آنلاین پر سود

نقش مشاور کسب و کار

نقش مشاور کسب و کار در توسعه سازمان‌ها بسیار مهم است. این نقش‌ها شامل موارد زیر می‌شود:

تحلیل و بررسی وضعیت فعلی سازمان

مشاور کسب و کار با بررسی و تحلیل جوانب مختلف سازمان مانند عملکرد، ساختار، فرآیندها و سیستم‌ها، می‌تواند نقاط قوت و ضعف را شناسایی کرده و به سازمان کمک کند تا بهبودهای لازم را اعمال کند.

استراتژی‌گذاری و برنامه‌ریزی

با توجه به تحلیل‌های صورت گرفته، مشاور کسب و کار به سازمان کمک می‌کند تا استراتژی‌های مناسب برای رشد و توسعه بازار تعیین کند. او می‌تواند در برنامه‌ریزی طولانی مدت و کوتاه مدت سازمان نقش مهمی ایفا کند و راهکارهای عملی برای دستیابی به اهداف را ارائه دهد.

بخوانید: مهارت های برنامه ریزی کوتاه مدت

بهبود عملکرد و بهینه‌سازی فرآیندها

مشاور کسب و کار می‌تواند با تجزیه و تحلیل فرآیندهای مختلف سازمان و شناسایی نقاط ضعف و موانع، به سازمان کمک کند که عملکرد خود را بهبود بخشیده و فرآیندهای بهینه‌تری را پیاده کند. این می‌تواند منجر به کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری و بهبود کیفیت خدمات یا محصولات سازمان شود.

مشاوره در زمینه بازاریابی و راه‌اندازی محصولات

مشاور کسب و کار می‌تواند در زمینه بازاریابی و راه‌اندازی محصولات جدید به سازمان کمک کند. او می‌تواند تحقیقات بازار را انجام داده، استراتژی‌های بازاریابی را تعیین کرده و برنامه‌های لانچ محصول را طراحی کند.

مرتبط: 

  • ۷ مهارت و شایستگی مشاوره مورد نیاز برای موفقیت
  • بهبود کسب و کار خود را با مشاوره‌های قدرتمند کوچینگ تجاری

مزایا و اهمیت استفاده از مشاور کسب و کار

استفاده از خدمات مشاوره کسب و کار دارای مزایا و اهمیت فراوانی است. مزایا و اهمیت‌های استفاده از مشاور کسب و کار عبارتند از:

دسترسی به دانش و تجربه تخصصی

مشاوران کسب و کار دارای دانش و تجربه‌ای گسترده در زمینه‌های مختلف هستند. با استفاده از خدمات آن‌ها، سازمان می‌تواند به دانش و تجربه تخصصی دسترسی پیدا کند و از آن برای بهبود عملکرد و اجرای استراتژی‌های موثر استفاده کند.

نقطه نظر خارجی و مستقل

مشاوران کسب و کار نقطه نظر خارجی و مستقلی را نسبت به سازمان دارند. آن‌ها می‌توانند با دید بی‌طرفانه‌ای به مسائل و چالش‌های سازمان نگاه کنند و راهکارهای مناسبی ارائه دهند که ممکن است در داخل سازمان دیده نشود.

زمان و هزینه صرفه‌جویی

با استفاده از مشاور کسب و کار، سازمان می‌تواند زمان و هزینه‌های زیادی را صرفه‌جویی کند. مشاوران با تخصص و تجربه خود می‌توانند فرآیندهای بهینه‌تری را پیاده کنند، فرآیندهای تکراری و غیرضروری را حذف کنند و در نتیجه بهبود عملکرد سازمان و افزایش بهره‌وری منجر شوند.

پیشروی و رقابت‌پذیری

استفاده از مشاور کسب و کار می‌تواند به سازمان کمک کند تا در برابر رقبا پیشروی کند و رقابت‌پذیری خود را افزایش دهد. با بهره‌گیری از تحلیل‌ها، استراتژی‌های مناسب و راهکارهای جدید، سازمان قادر خواهد بود به بهبود عملکرد، جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی بپردازد.

مرتبط: فریلنسر در مقابل مشاور: تفاوت چیست؟

راهنمایی و کمک بهترین‌ها

مشاوران کسب و کار اغلب با سازمان‌های مختلف در تعامل هستند و تجربیات خود را با آن‌ها به اشتراک می‌گذارند. این ارتباطات می‌توانند به سازمان کمک کننده و راهنمایی برای بهترین عملکرد و استفاده از بهترین روش‌ها باشند.

میانگین درامد

  • حقوق رایج ملی: ۱۵۹۱۵۸۷۸۰ تومان در سال
  • حقوق معمولی از  ۱۳۵۴۹۴۰۳۰ تا ۲۱۸۳۱۴۹۸۰ تومان در سال متغیر است

الزامات مشاور تجاری

مشاوران کسب و کار دارای سابقه قوی در مدیریت بازرگانی هستند. آنها در بسیاری از بخش هایی که یک کسب و کار موفق را تشکیل می دهند، از جمله امور مالی، فروش، عملیات و بازاریابی تجربه دارند. برای به دست آوردن شغل مشاور تجاری اغلب موارد زیر مورد نیاز است:

تحصیلات

مدرک لیسانس اغلب حداقل نیاز یک مشاور تجاری است. در بسیاری از صنایع، کارشناسی ارشد ترجیح داده می شود. در حالی که برخی از برنامه ها با یک پلن خاص در مشاوره کسب و کار وجود دارد، شما همچنین می توانید مدرکی را در کسب و کار، اقتصاد، مدیریت یا امور مالی دنبال کنید. در سطح فوق لیسانس، معمولاً در رشته مدیریت بازرگانی توصیه می شود.

آموزش

از آنجایی که مشاوران تجاری در صنعت خود متخصص به حساب می آیند، اغلب سال ها آموزش میدانی می بینند. این ممکن است در قالب یک موقعیت تحلیلگر کسب و کار یا نوع دیگری از مشاغل حرفه ای باشد. برخی از مشاوران کسب و کار انتخاب می کنند تا مهارت های مهمی را با همکاری با افراد دیگر در همان نقش بیاموزند.  مشاوره کسب و کار، یکی از ارکان مدیریت و سازماندهی بیزینس در سطح والاست.

گواهینامه ها

در حالی که گواهینامه ها همیشه مورد نیاز نیستند، اما می توانند راهی مفید برای نشان دادن تخصص شما در یک صنعت خاص باشند. گواهینامه هایی که انتخاب می کنید به صنعتی که می خواهید در آن کار کنید بستگی دارد. در اینجا دو گواهی متداول مشاور تجاری وجود دارد:

  • مشاور مدیریت خبره: موسسه مشاوران مدیریت ایالات متحده آمریکا این گواهی را برای مشاوران مستقر در ایالات متحده ارائه می دهد. برای دریافت گواهینامه، باید تمام الزامات آموزشی را تکمیل کنید، گزارش تجربه مشتری را ارسال کنید، مصاحبه را تکمیل کنید و یک آزمون را قبول کنید. بسته به سطح تجربه شما سه سطح از گواهینامه ها از طریق IMC USA وجود دارد که شامل پایه، با تجربه و مدیریت می شود.
  • مشاور کسب و کار خبره: صدور گواهینامه مشاور کسب و کار مجاز به تکمیل یک برنامه معتبر نیاز دارد. در این برنامه، می توانید اطلاعاتی در مورد شیوه های اصلی کسب و کار، ملاحظات اخلاقی و دستورالعمل های برخی از مشاوران برتر کسب و کار داشته باشید. پس از گذراندن دوره و گذراندن موفقیت آمیز آزمون با حداقل ۸۰ درصد، گواهینامه مشاور بازرگانی معتبر خود را دریافت خواهید کرد.

مهارت ها

از آنجایی که مشاوران تجاری می توانند در صنایع مختلف کار کنند، مهارت های لازم متفاوت است. مشاور کسب و کار در صنعت مراقبت های بهداشتی دارای پیشینه قوی در سیستم های سلامت و بودجه بندی خواهد بود. یک مشاور تجاری که در صنعت رستوران کار می کند، در مواردی مانند هزینه های غذا، نیروی کار و بازاریابی رستوران دارای سابقه ای با تجربه خواهد بود. اینها برخی از مهارت هایی است که یک مشاور تجاری باید توسعه دهد:

  • رهبری:  یک مشاور تجاری باید یک رهبر خوب باشد. مشاور کسب و کار علاوه بر هدایت کسب و کار به سمت موفقیت، باید اعتماد و وفاداری سایر اعضای تیم را نیز کسب کند. آنها همچنین باید جهت اطمینان از دستیابی سازمان به اهداف خود را ارائه دهند.
  • مشاوره: مهارت های مشاوره در نقش مشاور کسب و کار مهم است. متفاوت از رهبری سنتی، یک مشاور مستقیماً با صاحب کسب و کار کار می کند تا آنها را در مورد شیوه های تجاری آموزش دهد.
  • کار تیمی:  مشاوران اغلب در محیط های تیمی بزرگ کار می کنند. آنها ممکن است با مالکان، رهبران اجرایی، مدیران بخش و کارکنان کار کنند. مهارت های کار گروهی قوی در هماهنگی کار بین این نقش های مختلف مهم است. این امر مستلزم توانایی های ارتباط کلامی و غیرکلامی قوی است.
  • حل مسئله:  بسیاری از صاحبان کسب و کار هنگام مواجهه با چالش ها از مشاوران کسب و کار برای کمک به استراتژی های جدید دعوت می کنند. مشاوران برای شناسایی منبع مشکل و ارائه راه حل منحصر به فرد از توانایی حل مسئله قوی استفاده می کنند.
  • ارزیابی تحلیلی:  مشاوران کسب و کار با تمام جنبه های کسب و کار از جمله امور مالی درگیر هستند. آنها باید مهارت های تحلیلی قوی برای بودجه بندی و برنامه ریزی داشته باشند.
  • خلاقیت:  از مشاوران کسب و کار انتظار می رود دیدگاه تازه ای در مورد یک طرح تجاری موجود ارائه دهند. حس تفکر خلاق هنگام کار با مشاغل جدید یا غلبه بر یک چالش تجاری مفید است.

مرتبط: ۱۰ مزیت و عیب مشاور بودن

محیط کار مشاور کسب و کار

محیط کاری معمولی یک مشاور تجاری معمولاً بین زمان صرف شده در دفتر و زمانی که در محل با مشتریان در محل کسب و کارشان سپری می شود تقسیم می شود. مشاوران تجاری معمولاً باید زمان زیادی را صرف سفر کنند. اگر مشتری در خارج از استان/ایالت یا در کشور دیگری زندگی می کند، این می تواند به معنای سفرهای مکرر یک شبه باشد.

مشاوران ممکن است یک روز را صرف تجزیه و تحلیل بودجه و امور مالی یک سازمان کنند و یک روز دیگر را صرف آموزش مجدد کارکنان در سطح رستوران یا فروشگاه کنند. بودجه‌های فشرده و زمان‌بندی‌های دقیق نیز به این معنی است که مشاوران کسب‌وکار اغلب در برنامه‌ای شلوغ هستند تا نیازهای مشتریان را برآورده کنند.

چگونه یک مشاور کسب و کار شویم

مشاوران تجاری به عنوان متخصص در صنعت خود شناخته می شوند. آنها یا در یک تیم کار کرده اند یا قبلاً یک تجارت موفق را مدیریت کرده اند. آنها همچنین دارای ارتباطات قوی و منابع مفیدی هستند که می تواند برای مشتری مفید باشد. برای تبدیل شدن به یک مشاور تجاری مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. در دانشگاه شرکت کنید.حداقل مدرک لیسانس در صنعت تجارت یا مدیریت بازرگانی اغلب ضروری است. بسیاری از مشتریان یا مدیران استخدام نیز ممکن است نیاز به تکمیل مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند.
  2. با دوره کارآموزی تجربه کسب کنید. برای جلب اعتماد مشتریان تجاری خود، باید تجربه خود را به نمایش بگذارید. یک دوره کارآموزی می تواند به شما در توسعه مهارت های مورد نیاز هنگام مشاوره کمک کند.
  3. گواهینامه شود. گواهی ممکن است مورد نیاز باشد یا نباشد. گواهینامه ای را در صنعتی که می خواهید در آن کار کنید انتخاب کنید. اگر قصد کار با صاحبان مشاغل کوچک را دارید، انجمن مشاوران کسب و کارهای کوچک معتبر را در نظر بگیرید.
  4. مهارت های مشاوره مهم را توسعه دهید.  توسعه مهارت های مشاوره، حل مسئله و کار تیمی در دوره کارآموزی یا موقعیت ابتدایی بسیار مهم است.
  5. برای موقعیت های مشاور بازرگانی درخواست دهید. پس از گذراندن موفقیت آمیز تحصیلات، کارآموزی و صدور گواهینامه و کسب مهارت های لازم مشاور بازرگانی، می توانید برای موقعیت های آزاد اقدام کنید.

مثال شرح شغل مشاور کسب و کار

ما به دنبال یک مشاور تجاری واجد شرایط برای پیوستن به تیم بازاریابی ما هستیم. این فرد مستقیماً با مشتریان در یک محیط کسب و کار کوچک کار می کند تا چالش های سازمانی و رویه ای را شناسایی کند و راه حل هایی برای غلبه بر چالش های بازاریابی ایجاد کند. این نامزد دارای تجربه اثبات شده در نقش مشابه خواهد بود و در انجمن مشاغل کوچک گواهی می شود. تجربه در زمینه بودجه بندی، بازاریابی دیجیتال و چاپ، ایجاد طرح تجاری و برون سپاری خدمات تجاری الزامی است.

منبع:

https://ivsi.ir/business-consultant/

خواص چای نعناع (معده، لاغری، قاعدگی و…) + مضرات مصرف

خواص چای نعناع از مواردی می باشد که شاید خیلی از ما آن را در وجودمان به طور کامل حس و لمس کرده باشیم مخصوصاً در زمان معده درد و مشکلات این چنینی، به طور کلی فواید نعنا حالا چه به صورت خشک و چه به صورت برگ تازه دارای یک تاریخچه سنتی در ایران می باشد که با گذشت زمان و تحقیقات انجام شده نشان داده شده است که از لحاظ علمی نیز این خاصیت ها واقعاً وجود دارند و این گیاه به نسبت ارزان، دارای ویژگی های منحصر به فردی می باشد.

ما در این مقاله از کافی مافی سعی داریم به طور دقیق در مورد خواص چای نعناع بر روی معده و پوست گرفته تا لاغر شدن، کاهش استرس و موارد دیگر به طور کامل صحبت کنیم و در پایان نیز معایب این چای در صورت استفاده نادرست را نیز برای شما بر می شماریم. برای خرید نعناع خشک و خرید نعناع خشک عمده، بهتر است به فروشگاه‌های معتبر مراجعه شود.

خواص چای نعناع در یک نگاه

خواص چای نعناع

لازم به ذکر است ما در اینجا فقط در مورد خواص و عوارض این نوشیدنی صحبت می کنیم و اگر قصد داشتین چای نعناع را به طور حرفه ای در منزل درست کنید اینجا کلیک کنید، ولی اگر بخواهید ساده ترین روش مصرف آن را بدانید این است که تنها کافیست یک مشت برگ نعناع خشک شده را درون یک لیوان آب جوش بریزید و روی آن را بپوشانید تا به مدت 5 دقیقه دم بکشد. دوست داشتید از نبات هم برای شیرین کردن آن استفاده کنید.

اگر بخواهیم در مورد خواص چای نعناع شروع به صحبت کنیم اگر یک نگاه ساده به روش تهیه چای نعناع و مدل استفاده از این گیاه بیاندازیم به راحتی متوجه خواهیم شد که مهمترین مزیت و خاصیت این گیاه همین موضوع است که در کل سال می تواند در دسترس شما باشد.

به موارد بالا قیمت پایین این گیاه را نیز اضافه کنید و آن زمان است که می توان گفت که چای نعناع یکی از نوشیدنی هایی می باشد که به اندازه فوایدش مورد استقبال و استفاده قرار نگرفته است.

مهمترین فواید و خواص چای نعناع :

  • سلامت پوست و رفع بیماری های آن
  • کاهش وزن و لاغری
  • کاهش استرس و داشتن خواب آسوده
  • کاهش دردهای دوران قاعدگی
  • رفع ناراحتی های معده و شکم درد
  • سلامت دندان ها و رفع بوی بد دهان
  • رفع موهای زائد بدن
  • افزایش و بهبود تمرکز
  • کاهش حساسیت های فصلی
  • مبارزه با عفونت های باکتریایی
  • افزایش انرژی
  • کمک به درمان گرفتگی سینوس ها
  • کمک به درمان سردرد و میگرن

در ادامه 7 تا از مهمترین موارد بالا رو بیشتر باهم بررسی خواهیم کرد.

1. سلامت پوست و رفع بیماری های آن

از آنجایی که این نوشیدنی فوق العاده دارای میزان بالای آنتی اکسیدان می باشد به همین خاطر از تشکیل رادیکال های آزاد در بدن ما جلوگیری می کند که همین موضوع از ابتلا به بیماری های پوستی و ابتلا به پیری زودرس جلوگیری می کند.

مورد بعدی که لازم است در مورد خواص چای نعناع بیان کرد این موضوع می باشد که این نوشیدنی، باعث افزایش خفیف سطح هورمون استروژن در بدن افراد می‌شود که نتیجه این موضوع کاهش مشکلات هورمونی و پاک سازی آکنه از پوست می باشد.

علاوه بر نوشیدن این دمنوش گیاهی شما می توانید با اضافه کردن آن به آب وان حمام از مزایای بی نظیر آن مانند تسکین سوختگی‌ ها، جوش‌ ها و سایر التهابات پوستی بهره مند شوید که تقریباً در بین تمام دمنوش های گیاهی این اتفاق بی نظیر می باشد.

2. کاهش وزن و لاغری از مهمترین خواص چای نعناع

لاغری با دمنوش

به طور کلی باید به این موضوع دقت کرد که توقع ما از یک نوشیدنی باید منطقی باشد و باید به این موضوع پی ببرید که دمنوش یا دارویی وجود ندارد که تنها با  مصرف آن بتوانید لاغر شوید. در واقع کاهش وزن  نیاز به یک سری اقدامات نیازمند است که در صورت تکمیل آنها شما می توانید به نتیجه مثبت دلخواه خود برسید.

مهمترین موضوعی که شما برای لاغری به آن نیاز دارید این است که میزان خورد و خوراک خود را تنظیم کنید و راحت بگوییم کمتر بخوردید!!

تفاوت رزماری با ترخون، از ظاهر تا خواص

تفاوت رزماری با ترخون، از ظاهر تا خواص

گیاهان یکی از پرمصرف‌ترین موارد از گذشته تاکنون هستند و امروزه با وجود پیشرفت‌‌های متعدد در تکنولوژی و صنعت، جایگاه ویژه خود را از دست ندادند. از محبوب‌ترین این گیاهان می‌توان به ترخون و رزماری اشاره کرد. حال شاید برای شما این سوال پیش‌ بیاید که تفاوت رزماری با ترخون چیست. این گیاهان شگفت‌انگیز، در حوزه‌های مختلف نظیر دارویی، غذایی، کشاورزی و صنعتی کاربرد دارند و حتی ممکن است از رزماری برای خوش‌بو کردن نیز استفاده شود. برای خرید ترخون خشک و خرید ترخون خشک عمده، بهتر است به فروشگاه‌های معتبر مراجعه شود.

برخلاف تصور عموم که این دو‌گیاه را یکی در نظر می‌گیرند، پتفاوت‌های زیادی بین آن دو وجود دارد و برای هر کدام از این گیاهان خواص متعددی ذکر شده است. آشنایی با این خواص برای استفاده صحیح از این گیاهان ضروری است.

تفاوت رزماری با ترخون چیست؟

تفاوت رزماری با ترخون چیست؟

رزماری و ترخون دارای خواص و کاربرد‌های متنوعی هستند و در حوزه‌های مختلف استفاده می‌شوند. تفاوت رزماری با ترخون از نظر ظاهر، خواص و کاربرد، مواد شیمیایی درون آن‌ها، طعم و بو و زمان استفاده در هنگام پخت مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تفاوت ظاهری، اولین تفاوت رزماری با ترخون

برای دانستن تفاوت رزماری با ترخون ابتدا می‌بایست به شکل ظاهری آن توجه کنید. رزماری یک گیاه با برگ‌های سوزنی شکل و رنگ سبز تیره است و دارای گل‌هایی با رنگ‌های متنوع می‌باشد. از ویژگی‌های جالب این گیاه می‌توان به معطر و همیشه‌سبز بودن آن اشاره کرد. در مقابل ترخون گیاهی از خانواده کاسنی‌ها است که دارای برگ‌های ساده به رنگ‌ سبز روشن است. با دانستن ویژگی‌های ظاهری این دو گیاه به‌راحتی می‌توانید آن‌ها را از یکدیگر تشخیص دهید و باتوجه‌به خواص آن‌ها در مکان درست از هرکدام استفاده کنید.

تفاوت رزماری با ترخون در کاربرد

تفاوت کاربردهای رزماری و ترخون

دیگر تفاوت رزماری با ترخون، در کاربرد آن است. به علت مصرف گسترده ترخون و رزماری در حوزه‌های مختلف به‌احتمال زیاد نام این دو گیاه زیاد به گوشتان خورده است. حال بهتر است بدانید که هر کدام چه خواصی و چه تفاوتی در کاربرد دارند.

کاربرد و خواص گیاه رزماری

گیاه رزماری، گیاهی معطر است و درگذشته از آن برای خوشبو کردن محیط استفاده می‌شد. بسیاری از افراد با سوزاندن رزماری نوعی عود طبیعی ساخته و از آن برای معطر کردن فضا استفاده می‌کنند. یکی از معروف‌ترین کاربردهای رزماری خواص تسکین‌دهنده معجزه‌آسای آن است. از رزماری در تهیه انواع کرم‌ها برای کاهش درد و التیام‌بخشی به مفاصل استفاده می‌شود. این گیاه در تقویت حافظه و سم‌زدایی بدن نیز نقش ویژه‌ای ایفا می‌کند.

برای آشنایی با تفاوت رزماری با ترخون بهتر است بدانید که رزماری سرشار از آنتی‌اکسیدان‌هایی است که سبب شادابی پوست شده و از چروک شدن آن جلوگیری می‌کنند. اثر بی‌نظیر رزماری در تقویت پوست و رفع جای جوش و لک باعث شده که آن به یک گیاه محبوب در بین مردم تبدیل شود. رزمارینیک اسید موجود در رزماری برای بهبودبخشیدن به بیماری‌های پوستی نیز استفاده می‌شود.

به‌علاوه اگر شما دارای ریزش موی شدید هستید و یا از شوره سر رنج می‌برید، استفاده از روغن رزماری به شما پیشنهاد می‌شود؛ چراکه با استفاده از این روغن می‌توانید موهای خود را تقویت کنید و از زیبایی، پرپشتی و درخشش آن لذت ببرید.

کاربرد و خواص گیاه ترخون

برای دانستن تفاوت رزماری با ترخون، باید ترخون را نیز به طور کامل بشناسید. ترخون یک گیاه چوبی است که از قدیم‌الایام در آشپزی مورداستفاده قرار گرفته است و گاهی از آن به‌عنوان ادویه استفاده می‌شود. نوشیدن دمنوش ترخون برای تقویت عملکرد کبد به شما پیشنهاد می‌شود.

این گیاه دارای خواص تسکین‌دهنده نیز بوده و گاهی از آن برای درمان درد‌ دندان استفاده می‌شده است. جالب است بدانید روغن ترخون نیز برای افزایش جریان خون مورداستفاده قرار می‌گیرد و با تنظیم انقباضات باعث کاهش فشارخون شما می‌شود. همچنین برای داشتن خواب راحت استفاده از ترخون به شما پیشنهاد می‌شود.

کاربرد و خواص گیاه ترخون

ترخون باخاصیت ضدالتهابی خود از حمله‌های قلبی جلوگیری کرده و انقباضات قلبی را تنظیم می‌نماید؛ بنابراین اگر سلامت قلب شما برایتان در اولویت است بهتر است که ترخون را در صدر سبد گیاهان مصرفی خود جای دهید.

مواد شیمیایی، دیگر تفاوت رزماری با ترخون

دیگر تفاوت رزماری با ترخون مواد شیمیایی موجود در آن‌ها است. رزماری به علت داشتن مقادیر زیادی از مواد شیمیایی نظیر اسید رزمارینیک، اسید اورسولیک، کافور، اسید بتولینیک، اسید کارنوزیک و کارنوزول در داروسازی بسیار مورداستفاده قرار می‌گیرد. در مقابل مواد شیمیایی نظیر  متیل کاویاکول، استراگول، اوسیمن و پتاسیم و منگنز در ترخون وجود دارد.

تفاوت رزماری با ترخون از نظر طعم و بو

تفاوت این دو گیاه تنها در ظاهر و کاربرد خلاصه نمی‌شود، بلکه در طعم و بو نیز تفاوت‌هایی دارند. ترخون نسبت به رزماری طعم لطیف‌ و ملایم‌تری دارد و طعم و بوی آن بسیاری از افراد را به یاد رازیانه و بادیان کوهی می‌اندازد و شاید بتوان گفت هر سه این گیاهان بیشتر در طعم و بو به شیرین‌بیان نزدیک هستند. درحالی‌که رزماری طعم و بویی نزدیک به نعناع و مریم‌گلی دارد که هیچ شباهتی با شیرین‌بیان ندارند؛ بنابراین، طعم و بو یکی دیگر از تفاوت رزماری با ترخون است.

پس در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان از رزماری و ترخون به‌جای یکدیگر استفاده کرد، باید گفت که باتوجه‌به تفاوت‌هایی که در طعم آنان وجود دارد، این دو نمی‌توانند جایگزین مناسبی برای هم باشند. زیرا طعم غذا را تغییر می‌دهند و به‌نوعی دستور غذا تغییر زیادی نسبت به دستور اصلی آن خواهد کرد.

تفاوت طعم و عطر رزماری و ترخون

از طرفی بسیاری از افراد تمایل به خشک‌کردن این گیاهان برای مصرف راحت‌تر آن به‌عنوان چاشنی غذاها دارند؛ بنابراین، طعم این گیاهان پس از خشک‌کردن نیز مهم است. یکی دیگر از تفاوت رزماری با ترخون در اینجا خود را نشان می‌دهد که طعم ترخون پس از خشک‌کردن دستخوش تغییراتی می‌شود و تا حد زیادی از بین می‌رود.

درحالی‌که رزماری حتی پس از خشک‌کردن هم در طعمش تغییری ایجاد نمی‌شود و با رزماری تازه تفاوت چندانی ندارد؛ بنابراین، باتوجه‌به تفاوت رزماری با ترخون در هنگام خشک‌شدن، فقط از رزماری خشک شده می‌توان در انواع غذاها به‌عنوان چاشنی استفاده کرد.

همچنین، میزان مواد معدنی این گیاهان پس از خشک‌شدن متفاوت است. برای مثال میزان ویتامین‌های B3، B6 و C، آهن، زینک، منیزیم و پتاسیم در ترخون در مقایسه با رزماری خشک شده بیشتر است؛ بنابراین، با دانستن این تفاوت رزماری با ترخون می‌توان درباره استفاده صحیح از هر کدام تصمیم گرفت.

تفاوت رزماری با ترخون در زمان استفاده به هنگام پخت غذا

اکثر افراد از ترخون در غذاهایی مثل املت و نیمرو استفاده که می‌کنند که تخم‌مرغ پای ثابت آن‌ها می‌باشد؛ چراکه ترکیب این دو ماده طعم خاص و دلپذیری ایجاد می‌کند. البته استفاده از ترخون محدود به این غذاها نیست و از آن می‌توان در ترشی، سالاد و خورش یا به همراه مرغ و سیب‌زمینی به‌صورت خام یا پخته استفاده کرد. استفاده از رزماری چه به‌صورت خشک شده باشد و چه به‌صورت خام مصرف شود بهتر است در ابتدای پخت غذا به سایر مواد اضافه شود تا طعم اصلی خود را به سایر مواد غذایی ببخشد.

ترخون در ترکیب با گوشت ماهی طعم بی‌نظیری ایجاد می‌کند و بهتر است برای حفظ خواص آن در دقایق پایانی پخت غذا آن را به مواد دیگر اضافه کنید. بنابراین، یک تفاوت رزماری با ترخون در ترکیب آن‌ها با مواد غذایی دیگر و زمان استفاده از آن‌ها در هنگام پخت غذا برای رسیدن به طعم بهتر است.

تفاوت رزماری و ترخون در غذاها

کلام پایانی

گیاه رزماری و ترخون به علت خواص و طعم خوبی که دارند اغلب به‌عنوان چاشنی در غذاها یا به‌عنوان گیاهان دارویی برای درمان یا بهبود بیماری‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرند. بااین‌حال، یکی از مسائلی که معمولاً درباره این دو گیاه پیش می‌آید آن است که گیاه ترخون و گیاه رزماری اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند، اما تفاوت‌های بسیاری به لحاظ شکل ظاهری، خواص، طعم و… دارند.

بنابراین، دانستن تفاوت رزماری با ترخون برای استفاده صحیح برای اهداف درمانی یا حتی طعم بهتر غذا مهم است؛ چراکه استفاده از آن‌ها به‌جای یکدیگر برخلاف آنچه اکثر افراد فکر می‎کنند می‌تواند طعم مواد دیگر را تغییر داده یا در صورت استفاده برای درمان بیماری خاصی می‌تواند سبب بدتر شدن آن شود. برای مثال مصرف ترخون با داشتن موادی مثل استراگول و متیل اوژنول می‌تواند سمی باشد یا حتی باعث سرفه، سوزش دهان و کندشدن لخته‌شدن خون شود. رزماری نیز ممکن است باعث استفراغ، اسپاسم یا ادم ریوی شود.

منبع:

https://drhekmt.ir/the-difference-between-rosemary-and-tarragon/